جدول جو
جدول جو

معنی انگه رود - جستجوی لغت در جدول جو

انگه رود
(اَگِ)
دهی از بخش نور شهرستان آمل است که 320 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه سار و محصول آنجا غلات، لبنیات و حبوب است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ پَ)
رودی به مازندران. (سفرنامۀ مازندران و استراباد رابینو ص 6 و 26 بخش انگلیسی)
لغت نامه دهخدا
(اَ گِ)
دهی است از بخش نور شهرستان آمل با 150 تن سکنه. آب آن از رود خانه محلی و محصول آن لبنیات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3) ، در تداول دقت و توجه کردن برای فهمیدن موضوعی، آنقدر انگشت زدم تا فهمیدم مطلب از چه قرار است. (فرهنگ عوام) ، مجازاً امتحان کردن. اختبار کردن. (از یادداشت مؤلف) :
بر لب گل نیز انگشتی زدیم، آزاد نیست.
شفائی.
- انگشت در طعامی روان زدن، خوردن از آن با سر انگشت برای امتحان. (یادداشت مؤلف).
، انگشت زدن آدم بی سواد بر کاغذ، انگشت را با مرکب آلودن و بر کاغذ نهادن بجای امضا کردن، در بیت ذیل ظاهراً معنی صدمه و آسیب رساندن میدهد:
مزن بی پیش بینی بر کس انگشت
چنان کان نر کبوتر ماده را کشت.
نظامی.
و رجوع به انگشت زنان در ترکیبات انگشت شود
لغت نامه دهخدا
(زَ / زِ دَ / دِ)
رود مشهور اصفهان است. (انجمن آرا) (آنندراج). نام رود اصفهان. (غیاث). زاینده رود:
نیل کم از زنده رودو مصر کم از جی
قاهره مقهور پادشای صفاهان.
خاقانی.
ز خیزان طرف تا لب زنده رود
زمین زنده گشت از نوای سرود.
نظامی.
گرچه صد رود است از چشمم مدام
زنده رود باغ کاران یاد باد.
حافظ.
اگرچه زنده رود آب حیات است
ولی شیراز ما از اصفهان به.
حافظ.
رجوع به یشتها ج 2 ص 345، نزهه القلوب ج 3 و تاریخ گزیده شود
لغت نامه دهخدا
(زَ)
نام رودخانه ای است معروف که از پهلوی شهر ایروان می گذرد و منبع آن دریاچۀ کوکجه است که به رود خانه ارس متصل میشود و دریاچۀ کوکجه در شمال مشرق شهر ایروان است و آبش شیرین است و از کنار آن دریاچه تخمیناً بیست و هفت میل است و زنگی رودرا رود زنگی نیز می نامند. (انجمن آرا) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(غُ دَ / دِ)
بمعنی غندرود. (از برهان قاطع). بمعنی نفیر که کوچکتر از کرنای است، و در زمان قدیم هر وقت که آن را میزدند مردم جمع شده به دربار سلطان آمدندی یا سوار شدندی، و معنی ترکیبی آن رودی که سبب گرد شدن است. (از آنندراج). رجوع به غندرود شود
لغت نامه دهخدا
(تَ)
دهی از دهستان دیلمان است که در بخش سیاهکل شهرستان لاهیجان واقع است و 136 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
دیدن گنده رود در خواب، دلیل است که داروی کار خورد. جابر مغربی گوید: اگر دید گنده رود داشت، دلیل که غمگین شود، زیرا که طعم آن تلخ است و خائیدن گنده رود درخواب خصومت است. محمد بن سیرین
فرهنگ جامع تعبیر خواب
رودی در نور
فرهنگ گویش مازندرانی